رهامرهام، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه سن داره

صاحب زیباترین چشمهای دنیا

ادامه اولین ها ... پسر قشنگم قدم گذاشتنت و راه رفتنت مبارک

11 اردیبهشت 1391 .... رهام عزیزم اولین بار بدون هیچ کمکی راه رفت اون هم  5 قدم  . خیلی زیبا بود . من و بابا رضا و مامان عسل از خوشحالی جیغ کشیدیم و تو کوچولو مونده بودی موضوع چیه اما به خاطر اینکه از قافله عقب نمونی خودت هم دست میزدی به افتخار خودت .    از اون روز به بعد راه میری تا امروز که 20 اردیبهشته به 11 قدم رسیده . فدای پاهای خوشگل و کوچولوت برم مامانییییییییی تو بدونی که چقدر عاشقتم و دوستت دارم . وقتی میخوابی میشینم کنارتو و پاهای کوچیکتو میبوسم و میمالم تا خستگی شیطونیهات از تنت در بره . *اولین بعدی مترو رفتنت بود . روز 12 اردیبهشت من مهندس رو به مناسبت روز کارگر تعطیل کردن و ساعت 10 ...
20 ارديبهشت 1391

عید و دندون بالای جیگر خوشگلم

سلام عزیزم تو این مدت اینقدر شیرین شدی که نگو بلاااااااااااااااا شدیا واسه خودت میخوام برات تعریف کنم تا بعدا بدونی چه خبر بوده فضول مامان . سال تحویل 1391 چمستان بودیم . ویلای بابایی . با مامان شیرینت رفتیم روز قبل بازار و هفت سین رو تکمیل کردیم . سال تحویل توی هوای آزاد و آفتاب قشنگ و باد خنک ومیز رو توی بالکن چیدیم و اونجا سال تحویل شد . ضبط ماشین رو که روشن کردم یه آهنگ قری مخصوص عید بود که ماشالله 2 بار از اول تا آخر آهنگ رقصیدی و به نفس نفس افتادی ... کلی همه خندیدن از دستت . بعد هم سورپرایزمون کردی و چند دقیقه خودت ایستادی بدون اینکه از کسی کمک بگیری . ضمنا یه شیرین کاری دیگه هم داشتی . بابایی رفته بود بالای نردبون یهو دی...
5 ارديبهشت 1391
1